عشره مبشره
عشره مبشره (ده نفری که به بهشت بشارت داده شده اند) کیانند و چرا شیعه این حدیث را قبول ندارد
در بین اهل تسنن نقل غیر معتبری شایع شده که پیامبر اکرم صلواتالله علیه و آله به ده نفر از اصحابش بشارت بهشت داد و این افراد [هر چه کرده باشند] حتماً وارد بهشت میشوند!
که عبارتند از: 1-ابوبکر بن ابی قحافه. 2- عمر بن خطاب. 3- عثمان بن عفان. 4- علی بن ابیطالب. 5- طلحه بن عبیدالله. 6-زبیر بن عوام. 7- سعد بن ابی وقاص یا سعد بن مالک. 8- سعید بن زید. 9- ابوعبیده جراح یا عبدالله بن مسعود. 10- عبدالرحمن بن عوف.
این سخنی که فقط به صورت افواهی در میان اهل سنّت شایع شده و نوشتهی آن را بر دیوار مسجدالنبی (ص) آویزان کردهاند تا بیشتر شایع شود، سند محکمی ندارد و در صحیح بخاری و مسلم نیز نیامده است. در سُنن ترمذی و مسند حنبل این نقل تحت عنوان حدیث پیامبر اکرم (ص) از عبدالله بن عوف نقل شده است که او نیز گفته راوی این به اصطلاح حدیث «حُمید بن عبدالرحمن» میباشد که میگوید این حدیث را خودم از پدرم شنیدهام! جالب آن که بدانید او به هنگام وفات پدرش در سال 33 هجری قمری، یک ساله بود.
در سنن ابیداود، باب الخلفأ، نیز این به اصطلاح حدیث را از سعید بن زید نقل کرده است، به سند شخصی به نام «عبدالله بن ظالم» که نَه محدث بوده و نَه راوی و بخاری در مورد او و این نقلش مینویسند: «این حدیث صحیح نیست» (المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، بذیله التلخیص للذهبی، الجز الثالث، ص 317)
جالبتر آن که نه تنها اسامی این ده نفر در اقوال مختلف اهل سنت متفاوت است، بلکه به لحاظ همین اسناد، برخی از این ده نفر برخی دیگر را به کفر و شرک محکوم کردهاند.
الف – دقت شود که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند که اگر حدیثی از من برای شما نقل شد که با عقل و وحی نخواند، به سینهی دیوار بزنید و نپذیرید.
قبول این که امام علی (ع) و سعد بن ابیوقاص یا کل آن 9 نفر دیگر، همگی وارد بهشت شوند، مسخره کردن اصول و فروع دین و آیات محکم قرآن کریم است. مگر میشود چند نفر هر که کدام هدف مستقلی داشته و راه متفاوتی رفتهاند و اعمال متضادی انجام دادهاند، همگی با هم به یک رتبه و نتیجهی واحد و آن هم فلاح ابدی برسند؟! خدا به انسان بصیرت و شعور داده است تا صراط مستقیم از صراط الجحیم را تشخیص دهد.
این دو آیهی مبارکه را حتماً با دقت تلاوت نمایید:
«أَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ * قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ» (الملک، 22و 23)
ترجمه: پس آیا آن کس که نگونسار راه مىپیماید هدایت یافتهتر است یا آن کس که ایستاده بر راه راست مىرود * بگو اوست آن کس که شما را پدید آورده و براى شما گوش و دیدگان و دلها آفریده است چه کم سپاسگزارید.
«قُلْ هَلْ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّی إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» (یونس، 35)
ترجمه: بگو آیا از شریکان شما کسى هست که به سوى حق رهبرى کند؟! بگو خداست که به سوى حق رهبرى مىکند؛ پس آیا کسى که به سوى حق رهبرى مىکند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمىنماید مگر آنکه [خود] هدایتشود شما را چه شده چگونه داورى مىکنید؟!»
ب – بهشت (جنّت المأوی)، پارک ملّت، سینما، هتل و یا جایزهی مادامالعمر بر اساس قرعهکشی نیست و هم چنین ورود و جای گرفتن در آن به رأی و خواست افراد (اگر چه کثیر باشند) نمیباشد، بلکه جایگاه موحدین، مؤمنین، برخورداران از عمل صالح، مطیعین لله و للرسول و عبّادالرحمن است.
ابوبکر، عمر (به سند محکم تاریخ و نقل اهل تشیع و تسنن) همه در غدیر بودند و بیعت کردند و سپس بیعت شکستند – عثمان (به سند اهل سنّت) از شدت تقسیم مناصب و بیتالمال بین اقوام (رانتخواری و باندبازی) منفور مسلمین شد تا آنجا که برای کشتنش قیام کردند - طلحه و به خصوص زبیر مخالف سقیفه و خلافت ابوبکر، عمر و عثمان بودند و در تمامی دوران سکوت حضرت امیرالمؤمنین در صف طرفداران او قرار گرفتند و پس از به حکومت رسیدن ایشان و عدم موفقیت در سهم خواهی، در جنگ جمل نیز به روی او شمشیر کشیدند - امام علی علیهالسلام نیز به گواهی همگان مظهر علم، حکمت، عدل، رحمت و معدن علم الهی و نبوی بود و از سوی پروردگار عالم و توسط رسول او به وصایت، اخوت، ولایت، امامت و خلافت برگزیده شد و ملقب به «امیرالمؤمنین» گردید و این لقب بر هر کس دیگری حرام شد، حال همهی آنها با هم به بهشت بشارت داده شدهاند؟!
این همان مسخره کردن دین، صراط مستقیم، قرآن کریم، اسلام، معاد، حکمت و عدل الهی و بالاخره کیفر و پاداش است. لذا نه تنها شیعه چنین سخنانی را قبول ندارد، بلکه علمای اهل سنّت نیز قبول ندارند و هیچ انسان عاقل دیگری قبول نخواهد داشت و فقط توسط وهابیها ترویج میگردد که نه به تشیع اعتقادی دارند و نه به تسنن.
برگرفته ازwww.x-shobhe.com
حدیث عشره ی مبشره از جمله بحث انگیز ترین مبانی حدیثی برادران اهل سنت است فلذا در کتب کلامی شیعه مثل موسوعة الغدیر علامه امینی و عبقات الانوار علامه میر حامد حسین الکهنوی و ... مورد بحث موشکافانه و دقیق قرار گرفته است.
با تدقیق در این حدیث، سوالاتی پیش می آید،
از جمله:
1- چگونه روا است که مردی از اهل بهشت با مردی دیگر که او نیز از اهل بهشت است، جنگ کند؟ طلحه و زبیر (که جزء آن ده نفر بهشتی است)، در تحت لوای عایشه، برای جنگ با علیبنابیطالب(ع) که او نیز از اهل بهشت است، وارد بصره شدند و جنگ جمل را که موجب کشتار بسیار از طرفین شد، پدید آوردند؟
با این که قرآن میفرماید: «وَ مَنْ یَقْتُلُ مُؤْمِناً مُعْتَمِّداً فَجَزاءُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها»: «هر کس مؤمنی را عمداً بکشد، جزای او دوزخ است، و او همیشه در آن قرار دارد». (حاقهـ 44)
با توجّه به این آیه، آن کسی که از دو طرف، باعث آن همه کشتار در جنگ جَمَل شد، باید اهل دوزخ باشد، و آن کس یا امام علیـعلیه السّلامـ است، و یا طلحه و زبیر؟!
2- «عبدالرّحمنعوف» یکی از راویان این حدیث است، و خود نیز یکی از افراد دهگانه میباشد عبدالرّحمن همان کسی است که در روز شورا، بعد از وفات عمر، شمشیر به روی علی(ع) کشید و به او گفت: «بیعت کن، وگرنه کشته خواهی شد»، و همین عبدالرّحمن با عثمان مخالفت کرد، و عثمان او را منافق خواند، آیا این امور، با روایت مذکور، سازگار است که طلحه یکی از آن افراد دهگانه است که به او بشارت به بهشت داده شده است؟!
3- آیا ابوبکر و عمر، بشارت به بهشت داده شدهاند، با این که آنها موجب وفات حضرت زهراـسلاماللّه علیهاـ شدند، و حضرت زهراـسلاماللّه علیهاـ تا آخر عمر با آنها آشتی نکرد؟
4- یکی از آن ده نفر «سعدوقّاص» است، که آن روایت «عشره مبشّره» را تصدیق کرده، وقتی که از او سؤال میکنند:
چه کسی عثمان را کشت؟
در پاسخ میگوید: «عثمان به شمشیری که عایشه آن را بیرون کشید، و طلحه آن را تیز کرد، و علی(ع)آن را مسموم نمود کشته شد»
آیا با این همه رودررویی که این افراد با همدیگر داشتند، میتوان گفت همه آنها اهل بهشت هستند؟
برای مطالعه ی بیشتر به کتاب نفیس الغدیر، جلد دهم مراجعه فرمایید.
و العاقبة للمتقین...
با مهر و صفا
هورانه