وَ لا تَکُونُوا
کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً
فأنّه جلّ جلاله یقول: «ولا تکونوا کالّتى نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا»؛
چون خداوند مىفرماید:
مثل آن پیرزنى نباشید که پشم را نخ مىکرد، بعد نخها را دوباره پشم مىکرد. اگر
کار را بىمنطق و بىدانش و بىتدبیر انجام دهید، قوّتى را که خدا به شما داده،
واژگون کردهاید و ذخیره علم و عقل را به زمین ریختهاید و به عقب برگشتهاید. ما
نباید به عقب برگردیم.
زینب کبرى سلاماللَّهعلیها
در بازار کوفه، آن خطبه عظیم را اساساً بر همین محور ایراد کرد: «یا اهل الکوفه،
یا اهل الختل و الغدر، أتبکون؟!».مردم کوفه وقتى که سرِ مبارک امام حسین را بر روى
نیزه مشاهده کردند و دختر على را اسیر دیدند و فاجعه را از نزدیک لمس کردند، بنا
به ضجّه و گریه کردند. فرمود: «أتبکون؟!»؛ گریه مىکنید؟! «فلا رقات الدمعه
ولاهدئت الرنه»؛ گریهتان تمامى نداشته باشد.
بعد فرمود: «انّما مثلکم کمثل التى
نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا تتّخذون ایمانکم دخلاً بینکم».این، همان برگشت است؛
برگشت به قهقرا و عقبگرد. شما مثل زنى هستید که پشمها یا پنبهها را با مغزل نخ مىکند؛ بعد از آن که این نخها آماده شد، دوباره شروع مىکند نخها
را از نو باز کردن و پنبه نمودن! شما در حقیقت نخهاى رشته خود را پنبه کردید. این،
همان برگشت است. این، عبرت است. هر جامعه اسلامى، در معرض همین خطر هست.
«مثلکم کمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة
انکاثا»؛ مثل آن کسى شُدید که پشم را میریسد، تبدیل به نخ میکند، بعد نخها را
دوباره باز میکند، تبدیل میکند به همان پشم یا پنبهى نریسیده. با بىبصیرتى، با
نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کردههاى خودتان را، گذشتهى خودتان را
باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعاى انقلابیگرى؛ اما باطن، باطن پوک،
باطن بىمقاومت در مقابل بادهاى مخالف. این، آسیبشناسى است.
«همانند آن زن (سبک مغز)
نباشید که پشمهاى تابیده خود را پس از استحکام وامى تابید»
(وَ لا تَکُونُوا
کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً.)
اشاره به داستان زنى است از قریش به نام «رائطه» در زمان جاهلیت که از صبح
تا نیم روز، خود و کنیزانش، پشمها و موهایى را که در اختیار داشتند مىتابیدند، و
پس از آن دستور مىداد همه آنها را واتابند و به همین جهت به عنوان «حمقاء» (زن
احمق) در میان عرب، معروف شده بود.
*****
زمانه زمانه عجیبی است
برخی مردمان امام گذشته را عاشقند ، نه امام حاضر را
میدانی چرا؟
امام گذشته
را هرگونه بخواهند تفسیر می کنند
اما امام حاضر را باید فرمان ببرند.
کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند ...
*****
این چند خط را از روی دل کسی دیگر کپی کردم و بروی دلم نشاندم برای مظلومیت امام حاضرمان
*****
تفسیر آیه بالا برگرفته از کتب تفسیری و اغلب بیانات حضرت امام خامنه ای مدظله العالی می باشد.