چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۳۶ ب.ظ
سیّد مرتـــضی
دوستی، شب عملیات با من گفت:
«کاش مدعیان، این حس غریب را درمی یافتند؛
این وجد آسمانی را که گویی همه ذرات بدن انسان،
در سماع وصلی راز آمیز عین لذت شده اند.
نه آن لذت، که هر حیوان پوست داری که حواس پنجگانه اش از کار نیفتاده است،
حس می کند الذِّ لذّات را.»
گفتم:
«عزیز من! مدّعیان را به خویشتن واگذار!
خدا این حس را به هر کسی نمیبخشد؛
توفیقی است و توفیقی؛ هر دو.»
او رفت و شهید شد. و من وقتی بالای جنازه ی خون آلودش نشسته بودم،
به یقین رسیدم؛
«شهداء از دست نمی روند، به دست می آیند.»
شهید سید مرتضی آوینی
۹۳/۰۱/۲۰